بریم سراغ قسمت بعدی

خب برا اینکه تاثیرگذار باشیم باید اولا خودمون گناهامون به حداقل رسیده باشه

منظورم اینه حواسمون به کارا و اعمالمون باشه

الان میشه بهم بگید اون دفترچه گناهی که در وبلاگ کمپین گفته بودیم رو درست کردید و انجام میدید یا نه؟

اگه انجام نمیدید یا ندادید از الان شروع کنید 

نمیدونید چجوری هست و باید چیکار کنید

بهم بگید تا براتون توضیح بدم

در پاسخ به این سوال که بعضیا رو باید تا کی باهاشون صحبت کرد یا بعبارتی هرچی بلدی میگی ولی بعضیا باز قانع نمیشن و هدایت نمی یابن باید گفت

ببینید خدا هم در قران به پیامبرش گفته تو مسئول جهنم رفتن بعضیا نیستی
فقط همینی که براشون دل بسوزنی
حجت رو تموم کنی
همه راهها رو رفتی و حرفا رو زدی کافیه
معیار اینه بنظرم
یعنی شما نوعی تلاشت رو کردی در حد توانت
پس دیگر در حد خودت این فریضه رو انجام دادی و پیش خدا روسفید و سربلند شدی

مسئله بعدی  اینه که درسته خب درسته باید رفقای مجازی و حقیقی رو ارشاد بکنیم و تذکر بهشون بدیم

ولی بعد یه مدتی که راه افتادیم باید این حرکت رو در برابر خانواده هامونم انجام بدیم
البته بعد از اینکه خودمون ان صفات رو ترک کردیم
مثلا به مادرت میگی غیبت نکن
باید خودتم غیبتهات رو کم کرده باشی
و مادرت دیده باشه بچه اش غیبت نمییکنه
بعبارتی همون رطب خورده کی منع رطب کند هم شده باشه تا در خانواده تاثیرگذار باشیم البته این امر به معروف و نهی از منکر خانواده باید بسیار دقیق انجام بشه که یه وقت نه بی احترامی بشه و نه اینکه جلو دیگران نباید افراد خانواده رو ارشاد کرد این موضوع جای بحث داره که ان شاءالله بهش خواهیم پرداخت
اینا رو اگه میگم چون برا اینه که مسئولیم
امر به معروف و نهی از منکر هم مثه نماز و روزه فریضه واجب هست و متاسفانه ما در قبالش کوتاهی کردیم

در حدی که در جامعمون منکر معروف شده و معروف منکر شده

میگی نه یه مثال میزنم تا حالا چند باز شده که دیدی طرف امر به معروف و نهی از منکر درست و حسابی کرده و بهش مردم توهین کردن که به تو چه!!! این دقیقا مصادق اینه کهه معروف شده منکر در جامعمون

+نظرات از این به بعد تایید میشن 

کسی میخاد تایید نشه یا بگه یا خصوصی بفرسته

بسم الله

سلام

یه سری مسائل و نظرات و ایده های شخصی الان دارم که ممکن هست درست باشه و ممکن هم هست درست نباشه

بر اساس همونی که قبلا تو وبلاگ اصلیم در قسمت درباره من اش گفتم، من اینجا فعلا مینویسم.

و بر اساس اینکه یه سری دوست بلاگی دارم که ادمای درست و حسابی هستند و نظراشونم برام راهگشا بوده اینجا برا اونا مینویسم و ضمنا همه همدیگر رو میشناسید ولی من چون میگم شاید ممکنه یکی دوست نداشته باشه دیگری بدونه؛ سر همین نظرات رو میگم چطور تایید نکنه؟! و پاسخ نظرات رو به صورت پی نوشت در ادامه پستام بذارم. یا اینکه پستام رو رمزدار کنم براتون؟ خودتون بهم نظر بدید.

خب بریم سر اصل مطلب

یه مسئله ای که هفته پیش بدجور ذهن و افکار من رو درگیر خودش کرد چالش آقای آووکادو و اجابت اون از طرف وبلاگنویسان بود.

مورد جالبی بود.

هم میشد از جنبه های مثبت بهش نگاه کرد و هم میشد از جنبه های منفی و چالش برانگیز بهش نگاه کرد.

خودتون فکر کنید یه کم

ببینید جنبه ها مثبت و منفیش چیا بوده بنظرتون

بعبارتی جنبه ها مثبت و منفیش برا ما چیا بوده؟

یه حسی داره

ببینید اون حس رو میگیرید؟

+ به سه یا نهایت چهار نفر معرفی کردم وبلاگ جدید رو

++ببینید چندنفر براش نوشتن

بعد چندتاشون خانمند

چندتاشون اقاند

بعد اینکه ما از این مدل پتانسیل موجود در بین بروبچ بلاگی چقدر در راستای خداپسندانه و اسلام استفاده کردیم؟

کم کاری کردیم قبول

ولی غفلتمونم میرسونه

باز یه کم فکر کنید ببینید میفهمید حس من رو یا نه؟

+++مثلا همین شما نوعی که وبت انقدر بازدید کندده داره و پستاتون n تا نظر پاش میاد، .......

فکر کن از همین فرصتی که در دست داری با این وبلاگت اگه در راستای رضای خدا گه گاهی قدمی برداری ، تلنگری بزنی حالا به هر نوع و مدل ولی چالش برانگیز و تلنگری....

اون موقع شرایط متفاوت خواهد بود و یقینا در رابطه ات با خدا تحولی حاصل میشه

نظرتون چیه برا اینکه گهگاهی تلنگری بنید؟

مدیریت شده ولی

ولی باز باید اول اون حس احساس مسئولیت 

اون حسی که بهت میگه تو در برابر قلمت، حرفات، نوشته هات در این شرایط مسئولی و میتونی با همین وبلاگ الکیمون  کاری کنی که به خدا نزدیکتر بشی و براش عزیز بشی

باید اون حس اول درون خودت ایجاد بشه بنظرم

من سعی میکنم اگه دوست داشته باشید با مطالب همون کتابی که به بعضیاتون معرفی کردم یعنی بزرگترین فریضه که لینک فایل وردش هم در اینجا هست درونتون ایجاد کنم و بعدشم شماهام این احساس مسئولیت در برابر مسلمان بودنمون رو به بقیه منتقل کنید

ها چطوره؟

شروع کنیم یا نه؟

لطفا نظراتتون رو در مورد همه حرفام بگید

ممنون

++++ ببینید درست، بله، هممون یه سری نوتقص و کاستی ها داریم

یقینا هم داریم

همه دارند یعنی

چون بی نقص ترین ایمان رو یه نفر داره و اون هم امام حی و حاضر و معصوممون هست

ولی طبق صحبتی که در کتاب بزرگترین فریضه شده بود و بر اساس آیه شریفه 71 سوره مبارکه التوبه هر مومنی که ماها هم جز مومنان هستیم ان شاءالله بر دیگری ولایت دارد

مثلا

شاید مثال خوبی نباشه ولی میگم تا مفهوم انتقال پیدا کنه

خانمی که بد حجاب هست و نماز میخونه به خانمی که بد حجابه و نماز نمیخونه بنظر من ولایت داره

با اینکه خود این خانم نواقص و کاستی هایی داره

ولی دربرابر اون فرد دیگر که مثال زدم ایشون ولایت داره

یا حتی اون فرد نماز نخون بی حجاب وقتی میبینه یه فرد دیگر مثلا حتی یه خانم محجبه نمازخون داره غیبت میکنه و این فرد بی حجاب نمازنخون به گناه ان خانم پی میبره اینجا ایشونم نسبت به ان خانم محجبه ولایت پیدا میکنه ولو از لحاظ ظاهری شاید معقول نیاد حرفم

ولی من میگم ولایت داره در این مورد و باید تذکر بده

چون اسلام گفته باید یکدیگر را از منکر نهی کنیم تا شاکله جامعه اسلامی حفظ بشه

حتی فرزند به پدرومادرش در این شرایط ولایت دارد ولی با شرایط خاص خودش

پس دلیل نمیشه که منِ نوعی بگم بخاطر ضعف و نواقص ایمانیم بیخیال این تذکر و ارشاد بشم